علل جسمانیعلل جسمانی، عبارتاند از علتهایی که خود دارای مادهاند و در موجودات مادی، تاثیر میگذارند. ۱ - علل جسمانی در طبیعیات قدیماین علتها را در طبیعیات قدیم ، با نام علل فاعلی میشناختند که اصطلاحی متفاوت با اصطلاح علت فاعلی در فلسفه (مابعدالطبیعه) است؛ [۱]
مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش فلسفه، ج۲، ص۲۰، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۶ش.
زیرا در فلسفه به علتی علت فاعلی گفته میشود که به معلول خود، وجود میدهد اما علل جسمانی، وجودبخش نیستند و تنها در حیطه وجود اشیاء موجود، تغییراتی پدید میآورند. به عبارت دیگر، علل طبیعی و جسمانی، تنها منشا حرکات و دگرگونیهایی در اشیاء میشوند و هیچ علت جسمانی و طبیعی نیست که موجود دیگری را از نیستی به هستی بیاورد. [۲]
مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش فلسفه، ج۲، ص۲۱.
بدین ترتیب، علل جسمانی، علتهای اعدادی و غیرحقیقی محسوب میشوند. [۳]
مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش فلسفه، ج۲، ص۲۸۱.
۲ - نام دیگر علل جسمانیدر فلسفه به علت جسمانی، فاعل طبیعی نیز گفته میشود؛ زیرا علت جسمانی علتی است که فعلش (یعنی معلولش)، ریشه در طبیعت و صورت نوعیه آن دارد و مقتضای آن است. مثلا سوزاندن که معلول آتش است ویژگی طبیعی آتش و اثر صورت نوعیه آتش است و بطور طبیعی از آتش ناشی میشود. به همین دلیل ـ که معلول و فعل علت جسمانی، مقتضای طبیعی آن است ـ علت جسمانی، در تاثیرات و افعال خود، دارای اختیار و اراده نیست و فاعل جبری یا قسری محسوب میشود. [۴]
مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش فلسفه، ج۲، ص۹۳.
۳ - علیت علل جسمانیاما همین تاثیر و علیت علل جسمانی نیز از نظر تعداد تاثیرات، مدت تاثیرات و شدت تاثیرات دارای محدودیت است [۵]
سبزواری، ملا هادی، شرح المنظومه، ج۲، ص۴۴۳، تهران، ناب، ۱۳۶۹ش، اول.
که این محدودیت، به دو علت است:۳.۱ - علت اولهر علت جسمانی، از آنجا که دارای جسم است، دارای حرکت جوهریه است؛ این حرکت به این معناست که وجود هر جسمی، در سیلان و تغییر تدریجی دائمی است و لذا تمام وجودش در امتداد این حرکت، پخش است و نمیتوان در یک لحظه یا در برههای از زمان، کل وجود آن را باهم و یک جا، جمع دید. این مطلب به این معناست که با گذشت زمانی این حرکت ، مقداری از وجود جسم ، موجود شده و سپس معدوم میشود و جایگزین آن، مقداری دیگر موجود میشود و تا هر مقدار موجود، معدوم نشود مقدار بعدی محقق نمیشود و معدوم است. بدین ترتیب وجود جسم در هر لحظه از زمان ، از نظر مقدار وجودی گذشته اش و مقدار وجودی آیندهاش، دارای محدودیت است؛ زیرا مقدار وجودی گذشته و آینده اش معدوم است که این بالاترین محدودیت نسبت به وجود گذشته و آینده است. بدین ترتیب، علت جسمانی نیز از آن رو که جسم است، وجودش در هر برهه از زمان، دارای همین محدودیت است و لذا تاثیر و علیت آن نیز ـ که تابع وجود مؤثر و علت است ـ دارای محدودیت است؛ زیرا چیزی که وجودش محدود است، اثرگذاری اش نیز محدود خواهد بود. ۳.۲ - علت دومهر شیء مادی برای اثرگذاری، باید وضع خاصی با یک ماده دیگر پیدا کند که این شرط خود محدودیتی مهم برای اثرگذاری شیء مادی یعنی علل جسمانی محسوب میشود؛ چون به این معناست که اولا علت جسمانی در موجود غیرمادی و مجرد، نمیتواند اثرگذار باشد؛ و ثانیا علت جسمانی در هر موجود مادی نیز نمیتواند مؤثر باشد و تنها در موجودات مادی که در دامنه تاثیر آن علت قرار میگیرند و دارای نحوه قرارگیری و وضع مناسبی نسبت به آن هستند، میتواند تاثیر کند. مثلا اگر آتشی را دور از یک برگه کاغذ نگه داریم، سوزانندگی آتش ، در آن هیچ تاثیری نخواهد داشت و تنها هنگامی این سوزانندگی، باعث سوختن کاغذ میشود که کاغذ در مجاورت آتش قرار گیرد به نحوی که در محدوده شعلههای آتش وارد شود. ۴ - پانویس
۵ - منبعسایت پژوهه، برگرفته از مقاله«علل جسمانی». |